ثنا و خرید زمستونیش در آبان 90
دخترم دیروز رفتم لباس گرمهاتو بیارم بذارم تو کمدت آخه هوا خیلی سرد شد چشمم افتاد به چمدونی که پر سو غاتی های شما بود که بابا جون از اسپانیا و ایتالیا آورده بود ولی متاسفانه همشون به شما بزرگ بود آخه تقصیر من بود مامانی خودم گفته بودم همشون سایز بزرگ بیاره و این شد که رفتیم کلی لباس زمستونی خریدی . ...
اولین کماتی که گفتی
ثناجونم اولین کلمه ای که گفتی بابا بود بعدش هم ددر رو یاد گرفتی . ...